هر کسی که تو رو چند بار فقط دید و درک کرد درباره ات گفت صبورو باوقار و نجیب
اما من میگم سالار آزادگی و سردار سکوت
روزت فرخنده در اسمانها آزاد ترین و مغرور ترین زن دنیا
دل را گفتم مرا علم لدنی هوس است
تعلیمم ده اگر تو را دسترس است
گفتم الف و گفت دگر هیچ مگو
در خانه اگر کس است یک حرف بس است
دست ساخته ایی از چوب گردو آذرشهر
برای بهترین آبانی جهان
بماند به یادگار این برگ تاک
این خون رَزست بَرَد به افلاک
مسیر پیمایش کوه دقیقا مثل زندگیه
هرچی بالاتر میری جلو تر میری و مسیر دشوارتر پر شیب تر میشه آدمها اطرافت کمتر میشن و متفاوت تر و با کیفیت تر تا جایی که نزدیکای قله تنهاتر و تنهاتر میشی و شاید چند نفر همنورد باهات بیشتر نمونن و شاید فقط یک نفر که اون از همه قویتره
آذر ماه ۱۴۰۲ دره درازلش به سمت قله داراباد
شروع دوباره پیمایش